پنجشنبه ۲۸ تیر ۱۳۸۶ - ۰۵:۲۳
۰ نفر

اسدالله افلاکی: یکی از عمده‌ترین مشکلاتی که همواره سازمان حفاظت محیط‌‌ ‌زیست با آن مواجه بوده تعرض به عرصه‌های حفاظت است اما در این میان تعرض به برخی مناطق تا آن اندازه زیانبار است که بنا به تاکید کارشناسان، جبران آن غیرممکن است.

پارک ملی خجیر، سرخه‌ حصار و لار از جمله عرصه‌هایی است که به دلیل موقعیت جغرافیایی و تأثیری که در سرنوشت کلانشهر تهران دارند از اهمیت و جایگاه خاصی برخوردارند. اینکه چرا باید خجیر، سرخه‌حصار و لار حفظ شود محور اصلی گفت‌وگویی است با دکتر اسماعیل کهرم کارشناس برجسته محیط‌زیست که در ذیل از نظرتان می‌گذرد.

خجیر، سرخه‌‌حصار و لار از جمله مناطقی است که جایگزین ندارد. این عبارتی است که پیش از هر چیزی دکتر کهرم بر آن تاکید می‌کند.

وی می‌گوید: «معمولاً روستاها را در بارورترین قسمت‌های طبیعت بنا می‌کنند، شهرها نیز از این قاعده مستثنی نبوده‌اند اما به مرور زمان این اراضی حاصلخیز و پوشش گیاهی بر اثر توسعه بی‌رویه ساخت و ساز از بین رفته و در واقع زیر آسفالت، شیروانی و کارگاههای صنعتی و شهرک‌های حاشیه‌ای مدفون می‌شود و در نتیجه بر اثر این فرآیند نامبارک است که شهرها خاصیت حیاتی خود را از دست می‌دهند کما اینکه شهر تهران امروزه به مجموعه‌ای تبدیل شده که خاصیت تولیدی ندارد در حالی که 100 سال پیش این شهر از اراضی حاصلخیز و طبیعت بی‌نظیر و غنی برخوردار بود.

دکترکهرم تصریح می‌کند:«جنگل‌ها، باغات و به طور کلی پوشش شهرهایی مثل تهران به مرور زمان قربانی ساخت‌و سازهای بی‌رویه شد به عبارت دیگر بر اثر سهل‌انگاری و بی‌توجهی، همه باغها از بین رفت نتیجه آن شد که ما از شهری مثل تهران فقط می‌توانیم برای استراحت استفاده کنیم.

حال پرسش این است که چگونه می‌خواهیم اکسیژن و آب این شهر را تأمین کنیم؟کلان شهری که جمعیت آن بنابر آمارهای غیررسمی حدود 12 میلیون برآورد می‌شود و در حال حاضر به یک منبع بزرگ آلوده کننده تبدیل شده است، شهری که اکنون همه آنچه برای زندگی سالم و سلامت ساکنان آن لازم است، به دلیل تخریب طبیعت اطراف و نبود فضای سبز کافی از بین رفته است.

 حتی آب آشامیدنی و هوای این شهر باید از جای دیگری تأمین شود. در این میان آنچه امیدبخش و دلگرم کننده است آن که تهران این سعادت را داشته که چند منطقه زندگی ساز نظیر خجیر، سرخه‌حصار و لار در اطراف آن باشد.»

این استاد دانشگاه می‌افزاید: «تنها منبع تولید اکسیژن و آبی که برای تهران باقی مانده همین مناطق حفاظت شده اطراف آن است. در حال حاضر، دو سوم آب مصرفی تهران از طریق سدهای کرج، لار و لتیان تأمین می‌شود از این‌رو، ضروری است این منابع حفظ شوند اما وقتی در قلب خجیر و لار جاده می‌کشیم در واقع با این کار منابع آب شهرمان را کاهش داده‌ایم. چرا که جاده فشار غیرمتعارف بر منطقه وارد می‌سازد و نتیجه آن می‌شود که منبع آب زیرزمینی به 2 قسمت می‌شود.

به سخن دیگر، با این جاده‌کشی‌ها در واقع ما سهم خودمان را از منبع آبی که در دسترس‌مان هست کاهش می‌دهیم. همان‌طوری که با قطع هر درخت و بوته سبز و تخریب مرتع از میزان اکسیژنی که داریم می‌کاهیم. حال پرسش این است که یک شهر 12 میلیونی بدون آب و اکسیژن به چه درد می‌خورد. ما اگر این منابع را از دست بدهیم چه حالتی برای تهران پیش می‌آید.

آیا تصور چنین روزی وحشتناک نیست چه برسد به آن که واقعاً به چنین نقطه فاجعه‌بار برسیم. از همین‌روست که حفاظت از خجیر، سرخه‌حصار و لار ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. چرا که ما غیر از آلودگی و دود و دم چیز دیگری تولید نمی‌کنیم در حالی که   تولید آب و هوا وابسته به همین چند منطقه‌ای است که تهران را چون نگینی دربرگرفته است.

حفظ پارک ملی و تالاب برای 4 تا کل و بز نیست

این استاد حیات‌وحش خاطرنشان می‌سازد: «اغلب مردم می‌گویند چرا باید برای 4تا قوچ و میش و کل و بز مناطقی با این وسعت تحت حفاظت باشد، پاسخ این است که این حیوانات به مثابه درجه سلامت این مناطق‌اند. هدف اصلی، حفاظت از این حیوانات نیست بلکه هدف حفاظت از زیستگاه آنهاست. چرا که در صورت سلامت بودن این زیستگاه‌ها سلامت آب و هوا تامین می‌شود.

همان‌طوری که حضور پرنده‌ها در تالاب‌ها به معنای آن است که آب، ماهی و نی این تالاب سالم است. وقتی پرنده‌ها از تالابی بروند به معنای آن است که سلامت از آن تالاب رخت بربسته است. یعنی دیگر، نه آب آن تالاب قابل استفاده است و نه ماهی و نه نی‌ آن. در سرخه حصار، خجیر و لار هر بوته یا ماهی یا کل و بز و قوچ و میش یعنی سلامت محیط این مناطق. وجود این حیوانات در این مناطق نشانه آن است که این سیستم سالم است و می‌تواند آب و هوای تهران بزرگ را تأمین کند. ما باید پیوسته نگران آن روزی باشیم که این شاخص‌ها از بین برود.»

حفظ پارک ملی

کهرم تصریح می‌کند: «پارک ملی منطقه‌ای است که ما در آنجا حتی حق تکان‌دادن یک سنگ را نداریم. یعنی همه چیز در دست طبیعت! بنابراین بلدوزر انداختن به جان چنین مناطقی چه معنایی دارد.

حضور بلدوزر در این مناطق نقض غرض حفاظت از پارک ملی است. آیا واقعاً فکر کرده‌ایم که برای تاسیس و نگهداری این پارک‌ها تاکنون چقدر هزینه شده، آیا هیچ‌گاه به این اندیشیده‌ایم که تاکنون بیش از 100نفر در راه حفاظت از این مناطق جان باخته و شهید شده‌اند.
هیچ کس با توسعه مخالف نیست، اما توسعه‌ای که مطابق با استانداردهای زیست محیطی باشد.»

به گفته وی: «ما در ارزیابی‌های زیست‌محیطی به ندرت به نقطه‌ای می‌رسیم که طرح مورد نظر قابل اجرا نباشد اما در این میان چگونگی اجرای طرح مهم است. برای نمونه جاده شهید کلانتری در ارومیه بدترین شیوه جاده‌کشی است چرا که کوه را تخریب کردند و بعد آن را در داخل دریاچه ریختند تا جاده احداث کنند؛ جاده‌ای که باعث قطع ارتباط آب و گردش آن شد، در نتیجه غلظت در مناطق شمالی این دریاچه بسیار افزایش یافت و در عوض جنوب دریاچه تبدیل به باتلاق شد در حالی که با احداث  ستون‌هایی در دریاچه، می‌توانستند جاده را بر فراز آن احداث کنند؛ در این صورت دیگر نه ارتباط آب قطع می‌شد و نه این تالاب بی‌نظیر به این وضعیت اسفناک امروز دچار می‌شد.»

وی می‌گوید: «چرا باید ما همیشه با انتخاب گزینه‌های خطا به گونه‌ای عمل کنیم که منافع اولیه از بین برود و حاصلی جز زیان در پی نداشته باشد.»

از محیط زیست حمایت کنیم

کهرم خاطر نشان می‌سازد: «همه دلسوزان محیط زیست کشور از عکس‌العمل مناسب و شایسته سازمان حفاظت محیط زیست در واکنش به تخریب خجیر شادمان شدند اما نکته‌ای که وجود دارد این است که سازمان حفاظت محیط زیست یک سازمان اجرایی است که تنها با پشتوانه و حمایت قاطع و جدی دستگاه قضایی و مجریان قانون می‌تواند با چنین تعرضاتی برخورد کند. چراکه این سازمان نه از امکانات و نه از پرسنل کافی برای مقابله با این تعرضات برخوردار است.

بنابراین انتظار می‌رود همان‌طوری که مردم از محیط‌ زیست حمایت می‌کنند، دستگاه‌های اجرایی و قضایی این سازمان را تنها نگذارند. این سازمان در سراسر کشور با مسائل متعددی مواجه است که بدون حمایت مردمی و حمایت دولت و دستگاه قضایی قادر به برخورد با این مسائل نخواهد بود و نیاز به پشتیبانی همه مسئولان دارد.»

کد خبر 26943

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار محیط زیست

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز